شرائط طواف مسأله 285 : اگر حدثى از محرم در حین انجام طواف سر زند، چند صورت وجود دارد: در طواف هشت چیز معتبر است : زیاد کردن شوطهاى طواف شک در عدد شوطها مسأله 318 : اگر شک بین شش و هفت حاصل شود ، و بنا را به علت ندانستن حکم شرعى بر شش بگذارد و طواف را تمام کند ، و این ندانستن ادامه داشته باشد تا زمانیکه وقت تدارک ـ به هر علتى که باشد ـ بگذرد ، بعید نیست که طواف صحیح باشد .
اوّل : اینکه قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد ، و در این صورت طوافش باطل است و باید پس از تحصیل طهارت آن را دوباره انجام دهد ، و بنابر اظهر در صورتیکه پس از گذشتن از نیمه شوط چهارم و قبل از تمام آن محدث شود ، باز هم حکم همین است .
دوّم : اینکه بدون اختیار پس از تمام شدن شوط چهارم محدث شود ، و در این صورت باید طوافش را قطع نماید و بعد از تحصیل طهارت از همانجا که قطع کرده ادامه دهد و به اتمام برساند .
مسأله 289 : واجب است بر زنى که عادت ماهانه داشته وزن زائو ، پس از سپرى شدن روزهاى عادت و رزهائى که در آنها خون نفاس دیده ، و همچنین بر شخص جُنُب ، اینکه براى طواف غسل کنند ، و چنانچه نتوانند غسل کنند و از حصول توانائى نیز مأیوس باشند ، باید با تیمم طواف کنند ،و احوط و اولى این است که نائب هم بگیرد ، و چنانچه توانائى تیمم ندارند ، و از حصول توانائى نیز مأیوس باشند ، واجب است نائب بگیرند .
مسأله 290 : اگر زن در عمره تمتع پیش از احرام و یا در حین احرام و یا بعد از آن و قبل از شروع در طواف ، عادت ماهانه ببیند ، پس اگر وقت کافى داشته باشد که تا پس از سپرى شدن روزهاى عادت صبر کند و اعمال عمره را قبل از رسیدن وقت حج ، انجام دهد باید صبر کند تا سپرى شدن روزهاى عادت و آنگاه غسل کند و اعمال عمره را بجا آورد ، و اگر وقت کافى نداشته باشد ، . مسأله دو صورت دارد :
اوّل : اینکه عادت را پیش از احرام یا در حین احرام دیده باشد ، و در این صورت حجش منقلب به حج إفراد میشود ، و بعد از فارغ شدن از انجام حج إفراد ، باید عمره مفرده را در صورت توانائى و تمکّن انجام دهد .
دوّم : اینکه عادت را پس از احرام ببیند ، و در این صورت نیز احوط این است که به حج إفراد دول نماید به همان کیفیتى که در صورت اوّل ذکر شد ، هر چند ظاهر این است که میتواند بر عمره تمتع خود باقى بماند ، و اعمال آن را بجز طواف و نماز آن انجام دهد ، یعنى اینکه سعى و تقصیر نماید ، و بعد از آن احرام ببندد ، و پس از فارغ شدن از اعمال منى و بازگشتن به مکّه ، قبل از اینکه طواف حج را انجام دهد طواف عمره و نماز آن را انجام دهد .
و اگر یقین داشته باشد که حیضش باقى خواهد ماند و توانائى براى طواف حتى پس از بازگشت از منى پیدا نخواهد کرد ، هر چند به علت صبر نکردن کاروان باشد ، باید براى طوافش و نماز آن نائب بگیرد ، و پس از انجام آنها شخصاً سعى را انجام دهد .
مسأله 291 : اگر زن در حال احرام حین انجام طواف عادت ماهانه ببیند ، پس اگر قبل از تمام شدن شوط چهارم باشد ، طوافش باطل است و حکمش همان است که در مسأله قبل بیان شد ، و اگر بعد از آن باشد ، مقدارى که انجام داده صحیح است و باقى آن را باید بعد از پایان روزهاى عادت و انجام غسل بجا آورد ، و احوط و اولى اعاده آن است پس از اتمام طواف اوّل . این در صورتى است که وقت کافى براى انجام آنچه ذکر شد قبل از رسیدن وقت حج داشته باشد ، و اگر نه باید سعى و تقصیر نماید ، و سپس احرام حج را ببندد ، و پس از بازگشت از منى و انجام اعمال آن و قبل از اینکه طواف حج را انجام دهد ، باید باقیمانده طواف عمره را قضا نماید به همان صورتى که قبلاً بیان نمودیم .
مسأله 292 : اگر زن بعد از طواف و قبل از خواندن نماز آن عادت شود طوافش صحیح است ، و پس از تمام شدن عادت و غسل نمودن باید نماز طواف را بخواند ، و در صورتى که وقت تنگ باشد ، سعى و تقصیر را انجام دهد ، و نماز طواف را پس از بازگشت از منى و قبل از طواف حج بخواند .
مسأله 293 : اگر زن طواف را انجام دهد و نمازش را بخواند ، سپس احساس کند که عادت شده است ، و نداند که شروع عادت قبل از طواف یا در حین انجام آن و یا قبل از نمازش و یا در حین خواندن آن بوده و یا آنکه بعد از نماز عادت شده ، طواف و نماز او محکوم بصحت مى باشد .
و در صورتى که بداند قبل از خواندن نماز بوده یا در حین خواندن آن ، حکم ذکر شده در مسأله گذشته شامل او میشود .
مسأله 294 : اگر زن براى عمره تمتع احرام ببندد و توانائى انجام اعمال آن را داشته باشد ، و بداند که اگر انجام اعمال را به تأخیر اندازد عادت ماهانه خواهد دید و توانائى انجام اعمال را بعداً به علت تنگى وقت نخواهد داشت ، و در عین حال اعمال را در حین توانائى انجام نداد تا اینکه عادت را دید و توانائى انجام اعمال عمره را قبل از وقت حج به علت تنگى وقت پیدا نکرد ، در این صورت ظاهر این است که عمره اش فاسد شده ، و آنچه در اوّل طواف ذکر نمودیم شامل او میشود .
مسأله 295 : در طواف مستحبى طهارت از حدث اصغر معتبر نیست و مشهور بین فقهاء این است که طهارت از حدث اکبر ، هم معتبر نیست ، ولى در نماز آن طهارت معتبر است و بدون طهارت صحیح نیست .
مسأله 296 : کسى که عذرى دارد و در نتیجه طهارت یعنى وضوء و غسل خود را به کیفیت مخصوصى انجام میدهد ، به همان طهارت به کیفیت مخصوص به خود اکتفاء نماید، مانند کسیکه وضوى جیره اى میگیرد یا مرضى دارد که نمیتواند از ادرار و یا مدفوع خوددارى کند ، هر چند احوط براى کسى که نمیتواند از مدفوع خوددارى کند این است که در صورت توانائى هم خود طواف و نماز آن را انجام دهد و هم براى هر دو نائب بگیرد.
و امّا زنى که خون استحاضه ببیند ، احتیاط این است که اگر استحاضه اش قلیله باشد ، براى طواف وضو بگیرد و براى نماز آن وضوى دیگرى بگیرد ، و اگر متوسطه باشد ، باید یک غسل براى طواف و نماز آن انجام دهد و براى هر یک از آن دو یک وضو بگیرد ، و اگر کثیره باشد ، باید براى هر یک از آن دو یک غسل انجام دهد و به همان اکتفاء نماید و نیازى به وضو ندارد ، بشرط اینکه حدث اصغرى از او سر نزده باشد ، و اگر نه احوط و اولى این است که وضو نیز بگیرد
( معناى استحاضه و اقسام سه گانه آن را در رساله هاى عملیه مى توان دید ) .
سوّم : ( از چیزهائى که در طواف معتبر است ) طهارت از نجاست است ، بنابر این در صورت نجس بودن یا لباس طواف صحیح نخواهد بود ، و بنابر احتیاط خونى که کمتر از یک درهم است ( که تقریباً به اندازه بند سر انگشت شست است و وجودش در نماز مضر نیست ، وجودش در طواف مضر است ، و همچنین است نجاست لباسهاى کوچک مانند جوراب که در نماز مضر نیست ، ولى در طواف مضر است ، آرى حمل نمودن چیزى که متنجّس باشد در حال طواف مطلقاً اشکالى ندارد .
مسأله 299 : اگر فراموش کند که بدن یا لباسش نجس بوده و بعد از طواف یادش بیاید ، بنابر اظهر طواف صحیح است ، هر چند احتیاط این است که آن را دوباره انجام دهد ، و اگر بعد از نماز طواف یادش بیاید ، بنابر احتیاط نماز را دوباره بخواند ، در صورتى که فراموشى ناشى از سهل انگارى باشد ، و در غیر این صورت ، بنابر اظهر نمازش صحیح است و لازم نیست آن را دوباره بخواند .
مسأله 300 : اگر در حین انجام طواف بداند که بدن یا لباسش نجس است ، یا انیکه در حین انجام آن نجس شود ، پس اگر بتواند نجاست را از بین ببرد بدون اینکه بموالات عرفى ـ یعنى پى در پى بودن اجزاء طواف بنظر عرف ـ ضررى برسد واجب است آن را از بین برده ـ هر چند به وسیله بیرون آوردن لباس نجس از تن باشد ، در صورتى که منافى با پوشش لازم در حال طواف نباشد ، و یا به وسیله عوض کردن آن با لباس طاهرى که در دسترسش باشد ـ و طوافش را تمام کند و اگر نتواند از بین ببرد ، احتیاط این است که طواف را تمام کند و پس از آنکه نجاست را از بین برده طواف را اعاده نماید اگر علم بنجاست یا عروض آن قبل از پایان شوط چهارم باشد اگرچه ظاهر این است که لازم نیست طواف را دوباره انجام دهد حتى صورت اخیر .
مسأله 302 : اگر مکلفى که ختنه نشده مستطیع شود ، پس اگر بتواند در سال حصول استطاعت ختنه کند و حج نماید ، اشکالى نیست ، و اگر نتواند ، باید حج را تا پس از ختنه نمودن تأخیر اندازد .
و اگر اصلاً نتواند ختنه کند ، چه به علت ضرر باشد و یا سختى و مشقت زیاد و یا مانند آن ، وجوب حج از او ساقط نمى شود ، ولى احتیاط این است که در عمره و حج هم خود شخصاً طواف کند و هم براى طواف نائب بگیرد ، و پس از طواف نائب ، خودش نماز طواف را بخواند .
واجبات طواف
اوّل و دوّم : شروع نمودن طواف از حجر الاسود و خاتمه دادن در همان جا در تمام شوطها و ظاهر این است که شروع از هر جزئى از آن و ختم به همان جزء کفایت میکند ، اگرچه احوط این است که با تمام بدن از همه حجر در شروع و خاتمه بگذرد .
وجهت عمل به این احتیاط کفایت میکند که در شوط اوّل قبل از حجر به مقدار کمى بایستد ، و نیت کند شروع به طواف را از آنجائى که واقعاً روبروى حجر الاسود قرار میگیرد ، آنگاه هفت بار به دورخانه بگردد ، و در پایان بار هفتم مقدارى از حجر الأسود بگذرد ، ولى قصدش این باشد که خاتمه طواف نیز در همان جائى باشد که واقعاً روبروى حجر قرار میگیرد ، و با این ترتیب علم و یقین براى او حاصل میوشد که شروع واقعى از حجر و ختم واقعى به آن از او صادر شده است .
مسأله 303 : مشهور بین فقهاء این است که طواف باید بین کعبه و مقام حضرت ابراهیم ( علیه السلام ) باشد ، و گفته شده : فاصله مذکور بیست و شش ذراع و نیم است ، یعنى در حدود دوازده متر ، و از آنجا که حجر اسماعیل ( علیه السلام ) داخل در محدوده طواف است ، در طرف حجر تنها شش ذراع و نیم براى طواف باقى مى ماند . یعنى حدود سه متر .
ولى بعید نیست که در بیش که در بیش از مقدار ذکر شده هم ـ هر چند که کراهت دارد ـ طواف جائز باشد ، مخصوصاً براى کسى که در فاصله ذکر شده توانائى طواف را ندارد یا موجب حرج و مشقت زیاد براى او میشود ، و در صورت توانائى رعایت احتیاط اولى است .
مسأله 314 : اگر از روى اشتباه چیزى بر شوطهاى طواف خود بیافزاید ، پس اگر بعد از رسیدن به رکن عراقى یادش آمد ، مقدار افزوده را تا یک طواف کامل به اتمام برساند ، و احتیاط این است که طواف دوّم را در این هنگام بقصد قربت بدون اینکه واجب یا مستحب بودن آن را قصد کند به اتمام برساند ، و پس از آن چهار رکعت نماز بخواند ، و افضل بلکه احوط این است که بین آنها فاصله اى بیندازد ، به این معنا که دو رکعت قبل از سعى جهت طواف واجب بجا آورد و دو رکعت پس از سعى جهت طواف مستحبى بجا آورد .
و همچین است بنابر احوط اگر پیش از رسیدن به رکن عراقى یادش بیاید .
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |